✿♥☂♥❤دهلران شهر فراموش شده♥
 
♥♥♥ دهلران
Design by : NazTarin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 71
بازدید کل : 15226
تعداد مطالب : 493
تعداد نظرات : 98
تعداد آنلاین : 1



 src='http://roozgozar.com/blogcode/chat/forms/pro1.php?title=www.roozgozar.com'>src="http://LoxBlog.Com/fs/fallb.js">

كد موسيقي براي وبلاگ

تعبیر خواب



« كسب درآمد از فروتل »
دوستانتان را به يك شغل پردرآمد و آسان دعوت كنيد : « جزئيات »
Email:



' dir="ltr" >

كد موسيقي براي وبلاگ

هنگامه - اجازه

بزرگترين مرجع کد آهنگ

آپلود عکس

بهترين كد هاي جاوا

مطالب کمياب در حسابداري

>[url=http://www.fodey.com/generators/animated/ninjatext.asp][img]http://r9.fodey.com/2272/c119871270e641dfbfed2be5b189df88.0.gif[/img][/url]

 

2Wish...

سلام مادر بزرگ !
 
کاش زنده بودی و می دیدی
 
که بالاخره بزرگترین آرزوی دوران کودکی ام برآورده شد …
 
بدترین آرزویی که یک کودک می تواند آرزو کند :
 
” !بزرگ شدن  “
 
اعتراف می کنم؛
 
کوچک که بودم ایمانم بزرگتر بود


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 19 / 9 / 1392برچسب:, توسط علی پورمند
پاسخ: 

نبايد با معيارهاي اين جهان درباره آخرت قضاوت كنيم. درست است كه در دنيا بسياري از مسائل در صورت تكرار ،جذابيت و لذت بخشي خود را از دست مي دهند، ولي اي بسا حالت رواني كه در اين جهان وجود دارد كه با تكرار ،خسته و ملول و بي اعتنا مي شويم، در آن جا بر عكس باشد . هر چه بيش تر انسان مي بيند، شوقش بيش تر مي¬گردد . هر قدر تكرار مي كند، لذتش افزون تر مي شود. به اين ترتيب تكرارها مايه لذت بيشتر مي گردد. چه دليلي داريم كه وضع روحي انسان در آن جا مانند دنيا است؟ دوم: در همين جهان نيز نعمت هايي وجود دارد كه هيچ گاه انسان سير نمي شود و ملال آور نيست. ما هر قدر هواي تازه و پر اكسيژن را استنشاق كنيم، خسته و ملول نخواهيم شد، بلكه دائماً لذت مي بريم و براي ما مايه نشاط است. آب يك نوشيدني كاملاً ساده و يكنواخت است. اگر صدها سال عمر كنيم، نوشيدن آب گوارا به هنگام تشنگي، از همه چيز براي ما لذت بخش تر است، از اين رو مي گوييم آب مايه حيات است. آب گوارا هميشه براي تشنگان فوق العاده جالب و جذاب است. چه مانعي دارد در آن جا نيز خداوند حالتي بر انسان چيره كند و به خاطر آن دائماً از نعمت هاي بهشت، فوق العاده درك لذت كند؟
اگر با دقت نگاه كنيم مي بينيم عامل اصلي ملال آور شدن و از دست دادن لذت در برخي نعمات دنيا به خود ما بر مي گردد ؛ در واقع ماييم كه داراي ظرفيت كمي هستيم و تحمل درك يك لذت را در محدوده مشخصي داريم. البته كمبود ظرفيت گاهي به محدوديت هاي جسماني ما برمي گردد و گاهي به كاستي هاي روحي ما . در حال گرسنگي تنها ظرفيت و ميل خوردن حجم معيّني از غذا را داريم . در صورت تكميل ظرفيت حتي بهترين غذاها ميل ما را بر نمي انگيزاند. حتي ممكن است مورد نفرت ما قرار بگيرد. ممكن است در حسرت رسيدن يك مكان ديدني سال ها در شوق و شور باشيم. اما پس از سفر به آن جا و توقفي چند روزه، ديگر ميل به ماندن در آن جا را نداشته، بلكه ميل به بازگشت پيدا مي كنيم . اين ها همه نشانه ناقص بودن زمينه هاي بهره مندي از لذائذ مادي است كه لازمه دنيا و ويژگي هاي مادي ماست. اما در بهشت نقص و كمبود وجود ندارد، در آن جا همه چيز لذت محض و بدون عوارض است. غذاي آن جا تنها لذت مي آفريند، نه اينكه نياز به آن باشد و حجم معده را پر نمايد و نياز به دفع فضولات باشد . همه لذت ها در آن جا از خلوص تمام برخوردار است .به علاوه ظرفيت ما در درك آن ها مانند دنيا نيست . همان احساس ميل به غذاي لذيذ (كه پس از مدتي در انسان سير بي ميل به غذا دوباره شكل مي گيرد)، در بهشتيان بدون فاصله محقق مي شود، و اين تفاوت مهم بين نعمت ها و انسان هاي بهشتي و دنيايي است. ً نعمت هاي بهشت همواره جسماني نيستند. بلكه در بسياري از موارد روحاني خالص يا مخلوطي از نعمت جسماني و روحاني اند كه در آن ها محدوديت هاي مادي و جسماني وجود ندارد. آيا در عشق يك دانشمند به مطالعه و تحقيق و لذت روحي كه از آن مي برد، تكرار و يكنواختي معنا پيدا مي كند؟ مسلما نعمت هاي عظيم روحي بهشتيان هزاران بار از اين نمونه ها فراتر است . حتي در مورد نعمات جسماني و حسي بهشت نيز همين اصل برقرار است. زيرا از آن جا كه ذات و صفات خدا بي نهايت است، جلوه هاي او نيز بي پايان است. هر روز لطف و عنايت تازه و هر دم رحمت جديدي از آن خزانه غيب به بهشتيان مي رسد، به گونه اي كه اصلاً تكراري نيست.
مگر بي نهايت ممكن است مكرر شود؟ چه مانعي دارد درختان بهشتي و نهرها و گل ها و رنگ ها و بوها و... هر روز و هر ساعت رنگ و بوي تازه و شكل و عطر جديدي داشته باشد، به گونه¬اي كه يك غذا و يك منظر، يك بار در تمام عمر بهشتيان ديده شود و مورد استفاده قرار گيرد؟
در همين جهان خداوند هر روز هزاران انسان و جاندار مي آفريند كه هيچ يك مانند ديگري نيست. امام صادق (ع)فرمود:
«خداوند بهشتى آفريده كه هيچ چشمى نديده و هيچ مخلوقى از آن آگاه نيست. خداوند هر صبحگاه آن را مى گشايد و مى گويد: بوى خوشت را افزون كن و نسيمت را بيفزا».بنابراين براي بهشتيان هيچ گونه ملال و دلزدگي از بهشت و نعماتش معني و مفهوم ندارد.
«براي اهل بهشت سفره هايي مي گسترانند که بر آن، آنچه مورد علاقه آن هاست، قرار داده مي شود. طعام هايي که از آن لذيذتر و معطر تر نيست ».
«هداياي ارزشمند و جالب از طرف خدا در اوقات نماز دنيا به آنان مي رسد و فرشتگان بر آنان سلام و درود مي فرستند». در بهشت تکامل وجود دارد، در همه چيز حتي در خود بهشتيان. هر تكاملي، جلوه جديدي از زيبايي هاي همان منظر واحد را به انسان مي نماياند، چه رسد به اينكه همان منظر نيز در حال تكامل است.
«سوگند به خدايي که قرآن را بر محمد نازل کرد! اهل بهشت پيوسته بر جمال و زيبايي شان افزوده مي شود، همچنان كه در دنيا بر پيري و فرتوتي آنان افزوده مي شد». بنا براين در بهشت يکنواختي و در جا زدن و خستگي و ملال نيست.


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 13 / 12 / 1391برچسب:, توسط علی پورمند

خاطره آقای محمد جواد شریعت با مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی در رابطه با راز عربی بودن نماز

 

 

: .

درروز موعود ما راکه تقریباً پانزده نفربودیم،به محضرمبارک ایشان بردند، درهمان لحظه اول، چهره نورانی وخندان وی ما را مجذوب ساخت؛ آن بزرگمرد را غیرازدیگران یافتیم و دانستیم که با شخصیتی استثنایی روبرو هستیم.آقا در آغازدستورپذیرایی ازهمه مارا صادر فرمود. سپس به والدین ما فرمود: شما که به فارسی نماز نمی خوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتی آن ها رفتند،

به ما فرمود: بهتر است شما یکی یکی خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه سطح تحصیلی و چه رشته ای درس می خوانید، آنگاه به تناسب رشته و کلاس ما، پرسش های علمی مطرح کرد و از درس هایی مانند جبر و مثلثات و فیزیک و شیمی و علوم طبیعی مسائلی پرسید که پاسخ اغلب آن ها از توان ما بیرون بود

.

هرکس از عهده پاسخ برنمی آمد، با اظهار لطف وی وپاسخ درست پرسش روبرو می شد.پس از آن که همه ما را خلع سلاح کرد، فرمود:والدین شما نگران شده اند که شما نمازتان را به فارسی می خوانید، آن ها نمی دانند من کسانی را می شناسم که _ نعوذبالله _ اصلاً نماز نمی خوانند، شما جوانان پاک اعتقادی هستید که هم اهل دین هستید و هم اهل همت، من در جوانی می خواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم؛ ولی مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم. اکنون شما به خواسته دوران جوانی ام جامه عمل پوشانیده اید، آفرین به همت شما، در آن روزگار، نخستین مشکل من ترجمه صحیح سوره حمد بود که لابد شما آن را حلّ کرده اید. اکنون یکی از شما که از دیگران مسلط تراست، بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه کرده است؟یکی ازما به عادت دانش آموزان دستش رابالا گرفت و برای پاسخ دادن داوطلب شد، آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه مایک نفر است؛ زیرا من ازعهده پانزده جوان نیرومند برنمی آمدم

.

بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید بسم الله را چگونه ترجمه کردید؟

آن جوان گفت:طبق عادت جاری به نام خداوند بخشنده مهربان

.

حضرت ارباب لبخند زد و فرمود

:

گمان نکنم ترجمه درستِ بسم الله چنین باشد

.

درمورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبی ندارد

.

اما «الله» قابل ترجمه نیست؛ زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمی توان ترجمه کرد؛مثلاً اگر اسم کسی «حسن»باشد، نمی توان به آن گفت «زیبا». ترجمه «حسن» زیباست؛ اما اگربه آقای حسن بگوییم آقای زیبا،خوشش نمی‌آید. کلمه الله اسم خاصی است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق می کنند. نمی توان «الله» را ترجمه کرد، باید همان را به کار برد

.

خوب «رحمن» را چگونه ترجمه کرده اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده. حضرت ارباب فرمود: این ترجمه بد نیست، ولی کامل نیست؛ زیرا «رحمن» یکی از صفات خداست که شمول رحمت و بخشندگی او را می رساند و این شمول درکلمه بخشنده نیست؛ «رحمن» یعنی خدای که در این دنیا هم برمؤمن و هم بر کافر رحم می کند و همه را در کنف لطف و بخشندگی خود قرار می دهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن اعطا می فرماید. در هرحال، ترجمه بخشنده برای «رحمن» درحد کمال ترجمه نیست

.

خوب، "رحیم "را چطور ترجمه کرده اید؟ رفیق ما جواب داد: «مهربان» حضرت آیت الله ارباب فرمود: اگرمقصودتان از رحیم من بودم؛(( چون نام ایشان رحیم بود)) بدم نمی آمد «مهربان» ترجمه کنید؛ امّا چون رحیم کلمه ای قرآنی و نام پروردگار است، باید درست معنا شود. اگر آن را «بخشاینده» ترجمه کرده بودید، راهی به دهی می برد؛ زیرا رحیم یعنی خدایی که در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو می کند. پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده اید، بد نیست؛ ولی کامل نیست و اشتباهاتی دارد

.

من هم در دوران جوانی چنین قصدی داشتم، امّا به همین مشکلات برخوردم و از خواندن نماز فارسی منصرف شدم. تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم موضوع خیلی پیچیده تر می شود.امّا من معتقدم شما اگرباز هم بر این امر اصرار دارید، دست از نمازخواندن فارسی برندارید؛ زیرا خواندنش ازنخواندن نمازبطورکلی بهتر است

.

در این جا، همگی شرمنده و منفعل و شکست خورده از وی عذر خواهی کردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نمازبه عربی،نمازهای گذشته را اعاده کنیم

.

ایشان فرمود: من نگفتم به عربی نماز بخوانید، هرطور دلتان می خواهد بخوانید. من فقط مشکلات این کار را برای شما شرح دادم. ما همه عاجزانه از وی طلب بخشایش و ازکار خود اظهار پشیمانی کردیم. حضرت آیت الله ارباب، با تعارف میوه و شیرینی، مجلس را به پایان برد. ما همگی دست مبارکش را بوسیدیم و در حالی که ما را بدرقه می کرد، خداحافظی کردیم. بعد نمازهارا اعاده کردیم و ازکار جاهلانه خود دست برداشتیم

.

 

سال 1332 شمسی بود من و عده ای از جوانان پرشورآن روزگار، پس ازتبادل نظر و مشاجره، به این نتیجه رسیده بودیم که چه دلیلی دارد نمازرا به عربی بخوانیم؟

چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟ عاقبت تصمیم گرفتیم نمازرا به زبان فارسی بخوانیم و همین کار را هم کردیم.والدین کم کم از این موضوع آگاهی یافتند و به فکر چاره افتادند، آن ها پس از تبادل نظربا یکدیگر، تصمیم گرفتند با نصیحت ما را از این کار باز دارند و اگر مؤثر نبود، راهی دیگر برگزینند، چون پند دادن آن ها مؤثر نیفتاد، ما را نزد یکی از روحانیان آن زمان بردند.آن روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز می خوانیم، به شیوه ای اهانت آمیز نجس و کافرمان خوانداین عمل او ما را در کارمان راسخ تر و مصرتر ساخت. عاقبت یکی از پدران، والدین دیگر افراد را به این فکر انداخت که ما را به محضر حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب ببرند و این فکر مورد تأیید قرار گرفت. آن ها نزد حضرت ارباب شتافتند و موضوع را با وی در میان نهادند، او دستور داد در وقتی معیّن ما را خدمتش رهنمون شوند

 

 


ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, توسط علی پورمند

صفحه قبل 1 صفحه بعد