✿♥☂♥❤دهلران شهر فراموش شده♥

✿♥☂♥❤دهلران شهر فراموش شده♥
 
♥♥♥ دهلران
Design by : NazTarin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 40
بازدید دیروز : 49
بازدید هفته : 40
بازدید ماه : 273
بازدید کل : 15755
تعداد مطالب : 493
تعداد نظرات : 98
تعداد آنلاین : 1



 src='http://roozgozar.com/blogcode/chat/forms/pro1.php?title=www.roozgozar.com'>src="http://LoxBlog.Com/fs/fallb.js">

كد موسيقي براي وبلاگ

تعبیر خواب



« كسب درآمد از فروتل »
دوستانتان را به يك شغل پردرآمد و آسان دعوت كنيد : « جزئيات »
Email:



' dir="ltr" >

كد موسيقي براي وبلاگ

هنگامه - اجازه

بزرگترين مرجع کد آهنگ

آپلود عکس

بهترين كد هاي جاوا

مطالب کمياب در حسابداري

>[url=http://www.fodey.com/generators/animated/ninjatext.asp][img]http://r9.fodey.com/2272/c119871270e641dfbfed2be5b189df88.0.gif[/img][/url]
مي شود در حاشيه آرام بود

 

مي شود در حاشيه خوشبخت زيست

با شمايم ساكنان عافيت!

زندگي تنها ميان متن نيست


زندگي در گوشه ها در حاشيه

زندگي در هر كجايي جاري است

سيب دارم،سيب دارم،سيب! سيب!

اين صداي بچه ي گاري چي است


مي كُنم حراج شان،رفت و نماند

اين هميشه جمله ي هر روز اوست

سيب تازه! سيب ارزان! سيب سُرخ!

اين صدايي از اميد و آرزوست


داد مي زد كوچه كوچه،سيب!،سيب!

-بچه ي ميوه فروش دوره گرد-

داد مي زد:ميوه ي ارزان بخر!

هر كسي رد شد تماشايي نكرد


بچه ديگر دادهايش را نزد

خسته بود و بي رمق، خُرد و خراب

نقشي از او بود و از جان كندن اش

-ميوه ي وار رفته ي در آفتاب-


رفت خانه با دو دست خالي اش

شرم مي باريد از پيشاني اش

مي گذشتند از پيِ هم لحظه ها

مثل تعطيلات تابستاني اش


آمد اما با دو دست خالي اش

آمد اما سر به زير و بي صدا

گريه كرد و نا اميدانه  گرفت

قامت سبز درخت سيب را


باغ سيب از شرم ساري خُرد شد

آخر او جز ميوه اش باري نداشت

واي در آن لحظه هاي جان گداز

سيب فرقي با سپيداري نداشت


 

[ دوشنبه پانزدهم آبان 1391 ] [ 9:37 ] [ کیومرث مرادی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ جمعه 27 / 10 / 1391برچسب:, توسط علی پورمند